جدول جو
جدول جو

معنی کاسوره ده - جستجوی لغت در جدول جو

کاسوره ده
(ئی یِ)
دهی از دهستان پیران، بخش حومه شهرستان مهاباد، واقع در 58هزارگزی باختری مهاباد و 5هزارگزی شوسه خانه به نقده. کوهستانی و سردسیر سالم و دارای 71 تن سکنه است. آب از چشمه دارد و محصول آن غلات و توتون و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کوره ده
تصویر کوره ده
ده کوچک و کم رونق، ده کم جمعیت و دور از آبادی
فرهنگ فارسی عمید
(رَ دِ)
دهی است از دهستان میرده بخش مرکزی شهرستان سقز 42 هزارگزی جنوب باختری سقز، دوهزارگزی باختر شوسۀ سقز به بانه. کوهستانی، سردسیر. سکنه آن 60 تن سنی و کرد هستند. آب آن از چشمه، محصول آن غلات، لبنیات، توتون، شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه آن مالرو است. (فرهنگ جغرافیائی ج 5)
لغت نامه دهخدا
(رَ / رِ دِهْ)
ده کوچک و کم آباد. (آنندراج) (فرهنگ فارسی معین). ده کم جمعیت که چندان آبادانی نداشته باشد. (ناظم الاطباء). دهی بسیار کوچک و کم سکنه و کم حاصل. دهی کوچک و ناچیز و حقیر. ده کوره. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
من روشنم از دود غم روز به خویش
ای چرخ تو می دانی و این کوره ده خویش.
رکنای مسیح کاشی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کوره ده
تصویر کوره ده
ده کوچک و کم آباد
فرهنگ لغت هوشیار